محل تبلیغات شما

ظهر عاشورا 19 شهریورسال 1398

زمانه ی عجیبی است! برخی مردمان امام گذشته راعاشقند، نه امام حاضر را! میدانی چرا؟! امام ِگذشته را هرگونه بخواهند تفسیرمی کنند، اما امام ِحاضر را باید فرمان ببرند. وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند …

عاشورا یعنی قطرات اشکی که حسین برای فردای اهل بیت خویش ریخت ، عاشورا یعنی جمع کردن خارهای بیابان در شب تاریک ،
یعنی سیراب کردن کودک شیرخواره با سرانگشتان پیکانی تیز،
عاشورا یعنی ضجه های کودکانی غریب درصحرایی سوزان ،
یعنی فرو رفتن خارهای بیابان در پاهای کودکانه ای که به دنبال عشق ندای لبیک سرداده بودند ،
یعنی اوج مردانگی و ایستادگی ،
یعنی تجسم تمام غیرت هایی که در چشمهای نجیب عباس سو سو میزد،
عاشورا یعنی دلدادگی به سرچشمه پاکیها ،
عاشورا یعنی صدای گریه هایی که از سر تشنگی در گلو خفه میشد،
یعنی پر کردن مشک آب در عین عطش ،
یعنی پرپر شدن و دم بر نیاوردن ،
یعنی به آسمان پرتاب کردن خون گلوی شش ماهه ای که از تشنگی به چشمان پدر خیره شده بود،
یعنی دفن کردن تمام احساس خویش در پشت خیمه ها ،
عاشورا یعنی وداع آخرین خواهری خسته با برادری از جنس نور،
یعنی عین صداقتی که در آسمانها نظیر نداشت

محرم 1398 شهر معلم کلایه

گیاه کمر گل -کپر گل- کاپاریس

روزهاي سخت زندگي (قسمت سوم)

،یعنی ,یعنی ,امام ,عاشورا ,تشنگی ,عین ,خارهای بیابان ,که در ,بیابان در ,،عاشورا یعنی ,که از

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ادعونی استجب لکم